روش بهبود خودارزیابی‌های ریشه‌ای

17 اسفند 1398

به خودتان توجه کنید و برای آینده‌ای روشن‌‌تر برنامه‌ریزی کنید

همه جنبه‌های خودارزیابی‌های ریشه‌ای را می‌توانید در خودتان یا دیگران تقویت کنید تا عملکرد فعلی خود را بهبود ببخشید و برای آینده شغلی خود تصمیمات درست بگیرید.

خودارزیابی‌های ریشه‌ای یا کلیدی، قضاوت‌های غریزی هستند که همه ما در مورد خود و زندگی خودمان انجام می‌دهیم. خودارزیابی‌های کلیدی تأثیری مستقیم بر این امر دارند که ما در محیط کار چقدر خوب عمل می‌کنیم و در مورد شغل من چه حسی داریم.

این خودارزیابی‌ها همچنین می‌توانند به ما تصویری واقعی‌‌تر و دقیق‌تر از خودمان ارائه دهند تا بتوانیم بر اساس نقاط قوت خود بهتر عمل کنیم. افراد ممکن است خودارزیابی بالا یا پایینی از خود داشته باشند، اما خبر خوب این است که ما می‌توانیم ارزیابی‌های فردی کلیدی خود را بهبود ببخشیم تا عملکرد و رضایت و خوشنودی خود را در محل کار تقویت کنیم.

در مقاله خودارزیابی ریشه‌ای با این مفهوم و جنبه‌های اساسی آن بیشتر آشنا شوید.

چگونه خودارزیابی ریشه‌ای را بهبود ببخشید؟

در ادامه ایده‌هایی مطرح می‌کنیم برای اینکه بتوانید هر یک از چهار جنبه خودارزیابی ریشه‌ای را تقویت کنید.

ایجاد کانون کنترل درونی

فهمیدن و شناختن کانون کنترل، کلید پذیرش مسئولیت موفقیت خودتان است. شما باید بتوانید کانون کنترل خود را پیدا کنید و راه‌هایی را بیابید که بتوانید آن را به نفع خودتان تغییر دهید.

اگر می‌خواهید به فرد دیگری کمک کنید تا بتواند رویکرد خود بهتر درک کند، می‌توانید پرسش‌هایی مانند این را مطرح کنید:

  • چه چیزی تعیین می‌کند که در زندگی شما چه اتفاقی خواهد افتاد؟
  • چه چیزی موفقیت شما را در زندگی شغلی کنترل می‌کند؟

اگر پاسخ‌ها نشان‌دهنده کانون کنترل بیرونی هستند، باید شروع کنید و کانون کنترل را به درون خود منتقل کنید. این کار را با پرسیدن پرسش‌های زیر انجام دهید:

  • این باور از کجا آمده است؟
  • اگر بدانید که کنترل کامل موفقیت یا شکست‌تان در دست خود شماست، این باور چه کمکی به شما خواهد کرد؟

افزون بر ‌این، برای اینکه به افراد احساس کنترل بیشتری بدهید، به راه‌های بیندیشید که می‌توان به کمک آنها برخی از امور غیرمنتظره را از شغل آنها حذف کرد. مثلاً بررسی کنید که آیا آنها برای دستیابی به اهداف اسمارت (SMART یعنی اهدافی که مشخص، قابل اندازه‌گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان‌مند هستند) فعالیت می‌کنند یا خیر.

کاهش میزان عصبی بودن

شما باید در مورد اینکه ذهن شما چگونه کار می‌کند اطلاعات بیشتری به دست بیاورید و سعی کنید آن را اصلاح کنید. به این بیندیشید که آیا شما فردی مثبت‌اندیش هستید یا منفی‌نگر. از خودتان یا از اعضای تیم‌تان پرسش‌هایی مانند این را بپرسید:

  • چه کار می‌توانید بکنید تا در موقعیت‌های چالش‌برانگیز مضطرب نشوید؟
  • روش درست واکنش نشان دادن در چنین موقعیت‌هایی چیست؟

به خودتان و دیگران کمک کنید تا به مشکلاتی که در مدیریت خشم دارید فائق بیایید. یک دفترچه روزانه که نگرانی‌ها و اضطراب‌های خود را در آن یادداشت می‌کنید، می‌تواند برای درک این امر مفید باشد که اضطراب‌های شما از کجا نشأت می‌گیرند. به کمک این دفترچه همچنین می‌توانید تلاش‌های خود را برای مدیریت اضطراب‌ها بهتر مورد ارزیابی قرار دهید.

به همین ترتیب روش‌هایی مانند «تخیل هدایت‌شده» و «ذهن آگاهی» می‌توانند روش‌های مفیدی برای کاهش اضطراب و افکار نگران‌کننده باشند.

خودکارآمدی عمومی خود را تقویت کنید

باید درک کنید که رویکرد عمومی شما به چالش‌هایی که با آنها مواجه می‌شوید چیست. همچنین باید گام‌هایی را طی کنید که به روش فکر کردن جدیدتر و مفیدتری بینجامد. یکی از روش‌های این کار بررسی ذهنیت مبتنی بر رشد دویک (Dweck’s Fixed and Growth Mindsets) است.

نشانه‌های خودکارآمدی پایین گاهی می‌توانند در اهداف ناکارآمدی دیده شوند که افراد برای خودشان و دیگران تعیین می‌کنند. علائم دیگر شامل رویکرد منفی به چالش‌های جدید و عملکرد پایین در کارهای تیمی است.

اگر خودکارآمدی شما یا یکی از همکاران‌تان پایین است، سعی کنید بر نقاط قوت و توانایی‌های منحصر به فرد خود تمرکز کنید. این کار همچنین می‌تواند باعث تقویت اعتماد به نفس شما شود. همچنین اگر افرادی را بررسی کنید که مهارت‌ها و تجربه شما را دارند اما اقدامات و کارهای پیشرفته‌‌تر و مؤثرتری انجام می‌دهند، می‌توانید با بررسی شیوه آنها اعتماد به نفس خود را بالا ببرید.

وقتی در مورد خودکارآمدی به کارکنان خود بازخورد می‌دهید، مراقب باشید مراحل بازخورد دادن را به گونه‌ای تنظیم کنید که باعث پیشرفت فرد شوند و انرژی مثبت بسیاری به آنها منتقل کنید. احترام به افراد، حمایت از آنها و ارزشمند دانستن آنها را فراموش نکنید.

بهبود عزت نفس

مراقب روش‌هایی باشید که به وسیله آنها خودتان و دیگران را معرفی می‌کنید. در چه مواقعی فروتنی به معنای کمبود احساس ارزش فردی است؟ نشانه‌های عزت نفس پایین را همچنین می‌توان در شیوه لباس پوشیدن افراد یا طوری که در بیرون از محیط کار رفتار می‌کنند شناسایی کرد.

اگر فردی احساس کند که هیچ ارزش و بهایی ندارد، شروع به بی‌توجهی به خود و فضای کاری خود خواهد کرد. برای افزایش عزت نفس باید اندیشه مثبت درباره ارزش و کار خود را تمرین کنید. این کار به شما کمک می‌کند در زندگی شغلی با اعتماد بیشتری به جلو حرکت کنید.

برای بهبود عزت نفس باید دستاوردهای خود را جشن بگیرید. به کارکنان خود کمک کنید فرصت‌های جدیدی برای کسب موفقیت بیابند یا آن فرصت‌ها را خودشان به وجود بیاورند. هر کاری می‌توانید انجام دهید تا آنها ببینند که تلاش‌‌های آنها نیز به اندازه نتیجه نهایی به رسمیت شناخته می‌شود.

درنهایت، به عنوان یک مدیر لازم است هر کاری از دست‌تان بر می‌آید انجام دهید تا یک «رل‌مدل» خوب باشید و اعتماد به نفس، و احترام و انعطاف‌پذیری خود را نشان دهید.

نکته

اینکه یک فرد چگونه از خودارزیابی ریشه‌ای خویش متأثر می‌شود، وابسته به عوامل انگیزه‌بخش خاص آن فرد است و اینکه وی در کل از زندگی خود تا چه حد راضی است. عامل دیگر که در این مورد ایفای نقش می‌کند این است که فرد تا چه اندازه برای موقعیت شغلی خود ارزش قائل است و این موقعیت شغلی تا چه حد وی را دچار چالش می‌کند.

نکات کلیدی

چهار جنبه خودارزیابی‌های ریشه‌ای یا کلیدی عبارت‌اند از:

  • کانون کنترل: احساس می‌کنید اقدامات شما تا چه حد بر نتایجی که به دست می‌آورید تأثیرگذار هستند؟
  • عصبی بودن: تا چه حد می‌توانید احساسات منفی خود مانند نگرانی و خشم را به‌خوبی کنترل کنید؟
  • خودکارآمدی عمومی: تا چه حد به عملکرد خود در موقعیت‌های گوناگون اعتماد دارید؟
  • عزت نفس: احساس ارزشمندی عمومی فردی شما در چه حدی است؟

همه جنبه‌های خودارزیابی‌های ریشه‌ای را می‌توانید در خودتان یا دیگران تقویت کنید تا عملکرد فعلی خود را بهبود ببخشید و برای آینده شغلی خود تصمیمات درست بگیرید.

منبع اصطلاح خودارزیابی ریشه‌ای

Judge, T.A., Locke, E.A. and Durham, C.C. (1997) The Dispositional Causes of Job Satisfaction: A Core Evaluations Approach. Research in Organizational Behavior, 19, 151-188.

برگرفته از MindTools


با توجه به رویکردهای نوین در جهان امروز و افزایش رقابت در صنایع مختلف، زمان آن رسیده که از نیروی انسانی تعریف دیگری داشته باشیم و می‌توان، از دیگر عوامل سازمانی همچون سرمایه و غیره، اولویت بالاتری دارد بلکه خود تعیین کننده اثر گذاری و چگونگی بهره برداری از عوامل مذکور می‌باشد.

We use cookies to improve our website. Cookies used for the essential operation of this site have already been set. For more information visit our Cookie policy. I accept cookies from this site. Agree