روشن است که سارا و زهرا زندگی شغلی خود را بهگونهای بسیار متفاوت از یکدیگر تجربه میکنند، با اینکه آنها در یک تیم هستند و یک کار را انجام میدهند. تفاوتهای آنها ممکن است به دلیل «خودارزیابی ریشهای» آنها باشد، یعنی اینکه آن دو چگونه جنبههای کلیدی شخصیت و رویکردهای خود را ارزیابی میکنند.
در این مقاله بررسی میکنیم که خودارزیابی ریشهای چگونه میتواند بر موفقیت و رضایت شما در محیط کار تأثیر بگذارد. همچنین خواهید دید که چگونه میتوانید از خودارزیابی ریشهای برای درک بهتر خودتان و پیشرفت در شغل فعلی خود استفاده کنید و چگونه میتوانید با اعتماد به نفس در مسیر شغلی خویش به پیش بروید.
خودارزیابیهای ریشهای کداماند؟
خودارزیابیهای ریشهای یا کلیدی، قضاوتهای غریزی هستند که همه ما در مورد خود و زندگی خودمان انجام میدهیم. خودارزیابیهای کلیدی تأثیری مستقیم بر این امر دارند که ما در محیط کار چقدر خوب عمل میکنیم و در مورد شغل من چه حسی داریم.
این خودارزیابیها همچنین میتوانند به ما تصویری واقعیتر و دقیقتر از خودمان ارائه دهند تا بتوانیم بر اساس نقاط قوت خود بهتر عمل کنیم. افراد ممکن است خودارزیابی بالا یا پایینی از خود داشته باشند، اما خبر خوب این است که ما میتوانیم ارزیابیهای فردی کلیدی خود را بهبود ببخشیم تا عملکرد و رضایت و خوشنودی خود را در محل کار تقویت کنیم.
افرادی که از خودارزیابی بالا بهرهمند هستند، اغلب هنگام اضطراب بهتر عمل میکنند و کمتر احتمال دارد دچار خستگی بیش از حد شوند. آنها در دورههای آموزشی بهتر یاد میگیرند، وظیفهشناستر هستند و در رهبری و انگیزهبخشی تیمشان موفقتر عمل میکنند.
این افراد به دنبال منابع حمایتی مناسب هستند، رویکرد مثبت خود را حفظ میکنند و نقشهای و مسئولیتهای چندگانه را در درون یا بیرون محل کار بهخوبی مدیریت میکنند. پژوهشی که در مجله روانشناسی کاربردی (Journal of Applied Psychology) چاپ شده است، نشان میدهد افرادی که ارزیابی فردی بالایی از خود دارند، اغلب دستمزد بیشتری نیز دریافت میکنند.
فرایند خودارزیابی ریشهای در بهترین حالت یک چرخه فضیلتی (virtuous cycle) ایجاد میکند. اگر بتوانید ارزیابی فردی ریشهای خود را تقویت کنید، احساس خواهید کرد که کنترل اوضاع بیشتر در دست شماست و خود را مفیدتر و ارزشمندتر احساس خواهید کرد. در نتیجه خودارزیابی کلیدی شما همچنان قویتر میشود.
فرایند خودارزیابی ریشهای بهطور روزافزون مورد توجه متخصصان بخش منابع انسانی است، یعنی کسانی که میتوانند از این ارزیابیها برای انتخاب افراد مناسب در موقعیتهای و نقشهای درخور آنها در سازمان استفاده کنند. آنها همچنین میتوانند به کارکنان و مدیران کمک کنند که برنامههای توسعه شغلی مؤثرتر را طراحی و مدیریت کنند.
دو نظریه اصلی در این مورد وجود دارد که چرا خودارزیابیهای ریشهای ما بر کار و مسیر شغلی ما تأثیر میگذارند. یکی از این نظریه این است که خودارزیابیهای ریشهای ما را هدایت میکنند تا هنگامی که مشغول پیدا کردن شغل هستیم، بهشیوه مشخص و معینی عمل کنیم. افرادی که ارزیابی فردی بالایی از خود دارند، سخت تلاش میکند تا شغلی به دست بیاورند که از آن لذت ببرند و آن را بهخوبی انجام دهند. همچنین احتمال بیشتری وجود دارد که آنها به دنبال راههایی باشند تا شغلی را که در حال حاضر دارند ارتقا ببخشند.
نظریه دیگر بر آن است که خودارزیابیهای کلیدی بیشتر مربوط به شیوه فکر کردن ما هستند. مثلاً اگر ما ارزیابیهای فردی ریشهای بالایی از خود داشته باشیم، بیشتر تمایل داریم درباره شغل خود مثبت بیندیشیم، سخت تلاش کنیم و از شغل خود لذت ببریم.
نکته
نخستین اشاره مهم شناختهشده به مفهوم «خودارزیابیهای ریشهای» در سخنرانی یک روانشناس بالینی به نام ادیت پاکر (Edith Packer.) در سال ۱۹۸۴ آمده است. این اصطلاح همچنین در چندین مقاله دانشگاهی آمده است که همه پیرو یک پژوهش بسیار اثرگذار هستند به نام «دلایل درونی رضایت شغلی: رویکردی برای ارزیابی ریشهای» (The Dispositional Causes of Job Satisfaction: A Core Evaluations Approach) که در سال ۱۹۹۷ توسط Judge, T.A., Locke, E.A. and Durham, C.C در مجله Research in Organizational Behavior منتشر شده است.
چهار جنبه خودارزیابی ریشهای
خودارزیابیهای کلیدی مبتنی بر چهار جنبه شخصیتی هستند. پژوهشها نشان میدهند که این جنبهها در ترکیب با یکدیگر عوامل پیشبینیکننده بسیار معتبری برای موفقیت و رضایت شغلی هستند. این چهار جنبه عبارتاند از:
- کانون کنترل
- عصبی بودن
- خودکارآمدی عمومی
- عزت نفس
در ادامه بهنوبت به هر یک از این جنبهها میپردازیم.
-
کانون کنترل
وقتی اتفاق خوبی برای شما میافتد یا وقتی کارها بهدرستی پیش نمیروند، آیا تصور میکنید که این، نتیجه بدشانسی شماست یا نتیجه اقدامات شخصی خودتان؟ اگر گرایش دارید تصور کنید که نیروهای خارجی کنترلکننده زندگی شما هستند، شما دارای چیزی هستید که روانشناسان به آن «کانون کنترل بیرونی» میگویند.
اما اگر باور دارید که خودتان کنترل همه امور را در دست دارید، شما کانون کنترل درونی دارید. این مورد دوم اغلب بیشتر مفید است زیرا شما از نقشی که بر عهده میگیرید و کاری که انجام میدهید بیشتر راضی هستید.
-
عصبی بودن
تا آنجایی که به خودارزیابیهای ریشهای مربوط است، عصبی بودن اشاره به این دارد که شما تا چه حد میتوانید احساسات ناخواسته خود مانند اضطراب و خشم را کنترل کنید. اگر شما در این امر توانایی بالایی داشته باشید، یعنی اگر میزان عصبی بودن شما اندک باشد، به احتمال زیاد بهتر میتوانید با فشارها کنار بیایید.
افرادی که از نظر عصبی رتبه پایینی دارند، یعنی میزان عصبی بودن آنها زیاد است، بیشتر احتمال دارد که نگرانی به سراغشان بیاید، حالات بد بیشتری را تجربه کنند و در محل کار یا بیرون از محل کار احساس درماندگی بیشتری بکنند.
نکته
عصبی بودن همچنین یکی از عوامل مهم در مدل ویژگیهای شخصیتی «پنج بزرگ» یا همان «OCEAN» است.
-
خودکارآمدی عمومی
خودکارآمدی عمومی به این میپردازد که شما چقدر در موقعیتهای گوناگون احساس اعتماد به نفس دارید. این مورد شامل میزان انعطافپذیری شما هنگام بروز تغییرات و اشتیاق شما برای یادگیری مهارتهای جدید نیز میشود.
اگر این ویژگی را در خود بالا میدانید، یعنی به دنبال راههایی هستید که تواناییهای خود را گسترش دهید و سپس به تمرین ادامه میدهید تا زمانی که موفق شوید. شما احتمالاً احساس رضایت دارید از اینکه در حال حاضر موقعیت باثباتی دارید، اما همچنین اعتماد لازم را دارید که در آینده اهداف بزرگتری برای خود تعیین کنید.
-
عزت نفس
عزت نفس بالا با داشتن رویکرد مثبت، کنار آمدن مؤثر با شکستها و انتظار دستیابی به استانداردهای بالا از جانب خودتان و دیگران مرتبط است.
چگونه میتوانید خودارزیابی ریشهای را عملاً تجربه کنید؟
تا اینجا دانستید که خودارزیابی ریشهای چیست و چهار جنبه آن کداماند. حال میبینیم که چگونه میتوانید این این مدل را اجرا کنید.
نخست جدولی تهیه کنید که چهار ستون داشته باشد. در بالای هر ستون بهترتیب موارد زیر را یادداشت کنید:
- کانون کنترل: چقدر بر اتفاقات کنترل دارید؟
- عصبی بودن: چگونه احساسات منفی خود را کنترل میکنید؟
- خودکارآمدی عمومی: تا چه اندازه به کار خود مطمئن هستید؟
- عزتنفس: خود را تا چه اندازه ارزشمند احساس میکنید؟
سپس در زیر هر ستون موارد زیر را یادداشت کنید:
- در حال حاضر چه احساسی دارید؟
- چه چیزهایی در گذشته به شما کمک کردهاند؟
- چه چیزهایی در این حوزه مانع شما شدهاند؟
- چه ایدههایی را دوست دارید در آینده اجرا کنید؟
ایدههایی و مشاهدات خود را در زیر هر یک از این چهار بخش یادداشت کنید. سپس برای هر یک از این جنبههای خودارزیابی ریشهای به خودتان امتیازی بین ۱ تا ۱۰ بدهید. این کار به شما کمک میکند که نقاط قوت و نقاط ضعف فعلی خود را شناسایی کرده و در طول زمان ثبت کنید که چگونه خودارزیابیهای کلیدی شما تغییر خواهند کرد.
استراتژیهایی را مشخص کنید که میتوانید خودتان بهتنهایی اجرا کنید. اما همچنین باید ایدههایی را جمعآوری کنید که بتوانید آنها را با همکاران و مدیران خود به اشتراک بگذارید. اگر مدیر هستید، میتوانید از این تمرین در جلسات مربیگری و راهنمایی زیردستان یا بهعنوان یک تمرین گروهی برای اعضای تیم خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید که برخی اعضای تیم ممکن است ترجیح بدهند که نتایج خود را محرمانه نگه دارند.
در مقاله بهبود خودارزیابیهای ریشهای به این امر میپردازیم که چگونه میتوانید هر یک از چهار جنبه ارزیابی کلیدی فردی خود را تقویت کنید.
نکات کلیدی
خودارزیابیهای ریشهای یا کلیدی، داوریهای شخصی هستند بر پایه چهار جنبه شخصیت حرفهای فرد. این داوریها میتوانند به شما کمک کنند موفقیت شغلی خود را پیشبینی کنید و رضایت شغلی و احساس کلی خوشبختی خود را افزایش دهید.
برگرفته از MindTools
واژهنامه
Core Self-Evaluations
خودارزیابیهای ریشهای
این عامل نشانگر ویژگی شخصیتی پایداری است که ناخودآگاه فرد، ارزیابیهای اساسی وی درباره خود، تواناییها و میزان کنترل وی بر خود را در بر می گیرد. افرادی که از خودارزیابی بالایی برخوردار هستند، نسبت به خودشان مثبت میاندیشند و به تواناییهای خود اطمینان دارند. برعكس، افرادی که ارزيابي منفي از خود دارند، خود را ناتوان میدانند و فاقد اعتماد به نفس هستند.
منبع اصطلاح خودارزیابی ریشهای
Judge, T.A., Locke, E.A. and Durham, C.C. (1997) The Dispositional Causes of Job Satisfaction: A Core Evaluations Approach. Research in Organizational Behavior, 19, 151-188.